معنی سنبل الطیب در فرهنگ فارسی عمید

گیاهی علفی و خودرو با ساقۀ راست، برگ های متقابل دندانه دار و گل های سفید معطر که بلندیش تا یک متر می رسد و ریشۀ آن دارای اسانس، اسید والرینیک، اسیدمالیک و مواد قندی است که در طب به کار می رود، والِریان، عَلَفِ گُربه

معنی سنبل الطیب در لغت نامه دهخدا

گیاهی است که از دیرزمان در ایران بعنوان مسکن و ضد تشنج و در هیجانات عصبانی استعمال می نموده اند. اروپائیان نیز این دارو را از قدیم می شناخته اند. سنبل الطیب بر دو قسم است:، 1- سنبل الطیب وحشی.، 2- سنبل الطیب بستانی. (از کتاب درمانشناسی ج 1). رجوع به سنبل شود

معنی سنبل الطیب در فرهنگ لغت هوشیار

سنبل رومی ناردین پیچادم (گویش گیلکی) آلک گیاهی است از تیره بداغ ها که پایاو علفی است و ارتفاعش بالغ بریک متر میشود و در نواحی مرطوب جنگلها مخصوصا اطراف جویها و گودالهای غالب نقاط اروپا و آسیا (ازجمله ایران) میروید. ریشه اش معطر و ساقه اش راست و برگهایش متقابل و مرکب از هفت تا 12 قطعه است. گلهای آن معطر و سفید رنگند و گل آذینش دیهیم است. قسمت مورد استفاده این گیاه ریشه های افشان آنست که دم کرده اش در ناراحتیهای قلبی مورد استفاده فراوان واقع میشود. ریشه و ساقه های زیرین این گیاه شامل اسانس و اسید والرینیک و اسید مالیک و غیره است. اسانس والرین و تنتور الکلی آن و یا دم کرده اش ضد تشنج بسیار خوبی است و همچنین دارای اثر ضد هیستری و کاهش دهنده ادرار مبتلایان به بیماری قند است و نیز در تپش قلب و ضعف قلب تجویز میشود والریانه حشیش القطه علف گربه سنیل الطیب طبی ایسمامن آله آلک سنبل رومی سنبل العصافیر میبخوشه. یا سنبل الطیب طبی. سنبل الطیب

معنی سنبل الطیب در فرهنگ فارسی معین

گیاهی است علفی، پایا و خودرو، ریشه اش معطر و ساقه اش راست و برگ هایش متقابل. ریشه و ساقه های زیرین این گیاه دارای اسانس اسید والرینیک و اسید مالیک و مواد قندی است که در طب کاربرد فراوان دارد